دلواپسم...

جز تو به چشم نمی یاد اصن

هرکسی رو که میبینم باز یاد تو می افتم

.

.

همه کسم من دوست دارم بخدا قسم

هر کسی رو که میبنمو یاد تو می افتم

هر کی اومد جاتو بگیره من گفتم ن  وقتی تو اینجایی وقتی با تو جفتم من

دنیا مال ما دوتاس وقتی تو اینجایی  اینا واقعیه رویا نیست

اون خنده نازت وابستم کرد انگاری

ازنگات معلومه چه حسی به من داری

دیگه مث مادوتا هیج جای دنیا نیست

اینا واقعیه

رویا نیست

.

.

.

.

رواانی بهت مریضم

بی هواااااا از رو غریزم

اگه تو از من دورشی یه تنه شهرو بهم میریضم

اسممو داد بزن بگوو هنوز با منی حتی اگه ازم دور شی ازم دل نمیکنی

.

.

روانی بهت مریضم

بهت مریضم

.

بهت مریضم

.بهت مریضم

.

بگو خوابم یا بیدارم که انقد وابستگی دارم تو بامن زندگی کردی ک امروز تنهات نمییییزارم

ببین...!!!

 

ببین دنیامون ارومه دیوونه شهرم که بارونه

همه چی امادس قلبامون عاشق هم بمونه

  

هر کی اومد جاتو بگیره من گفتم ن  وقتی تو اینجایی وقتی با تو جفتم من

 

دنیا مال ما دوتاس وقتی تو اینجایی  اینا واقعیه رویا نیست

 

.

.

.

 

رواانی بهت مریضم

 

بی هواااااا از رو غریزم

 

اگه تو از من دورشی یه تنه شهرو بهم میریضم

 

اسممو داد بزن بگوو هنوز با منی حتی اگه ازم دور شی ازم دل نمیکنی

بگو خوابم یا بیدارم

بهت مریضم

 

 

دوست دارم  زیباترین  حس دنیا....

دوست دارم 

نترس  مث کوه  پشتتم

اینو بت قول میدم مث یه مرد

هی تو ببین منو تو فقط مال منی خوووود خودم

 

 

 



تاريخ : دو شنبه 28 دی 1394برچسب:, | 12:51 | نويسنده : |

 

.

.

.

 

خیلی دلم برات تنگ شده...

.

.

.

 



تاريخ : پنج شنبه 24 دی 1394برچسب:, | 19:16 | نويسنده : |

 some times  we have to say somethin that was in our hurt for long time

all thing that ihave to say is just one word

i miss u



تاريخ : یک شنبه 20 دی 1394برچسب:, | 11:27 | نويسنده : **mona** |

سلام
امیدوارم تاالان سفربهت خوش گذشته باشه و مراقب خودت بوده باشی.
امروز اولین روزسفر تو بود.
اینجاهمه چی ارومه،خورشید طلوع کرد،هوای دم صبح یکم سرد بود،نزدیکای ظهر نسبتاخوب شد
طبق معمول نزدیکای ۴:۳۰خورشید خانوم غروب کردو هواشروع کردبه سرد شدن
خیابون خلوته،همه جاهم ساکت
امشب ماه تو اسمون مشخص نیست.فک کنم ماه هم فهمیده ماه من امشب کنارم نیست.
خوبه ستارتو و بهت نشون دادم،امشب ک نیستی کنارم، باهاش حسابی خلوت کردم،اخه میدونی ک نبودت...!!! حرفا زدیم.ستارتم مث خودت فقط نگاهم میکرد،فقط گوش میکرد.
از تو براش خیلی  تعریف کردم از خاطره ها گفتم براش،از خودم گفتم،ازاینده،از حالم.
من خوبم...
فقط نگران حال توعم
بانوی جوان
ای تویی ک تمام هستی من شدی دوست دارما
شاید باورت نشه
ولی تازه امروز سردی هوارو احساس کردم
خیلی سرده
دلم میخواد برات بنویسم تا صبح تا اون وقتی ک خورشید طلوع میکنه
ولی امشب میخوام بایه سوال حرفامو تموم کنم.
میدونی چراوقتی میخوان به یکی بگن خیلی خوشگلی میگن مث ماه میمونی برام؟
بهترین من.ماه اسمونی من،من فقط تورو میخوام.



تاريخ : چهار شنبه 13 آبان 1394برچسب:, | 22:37 | نويسنده : |
....
یه روز مثل همه روزای عادیم داشتم براخودم میگشتم
تو دنیای مجازی،متنی میخوندم،گاهی هم شعر
وبیشتر وقتاکارم چک کردن پیامای تو
راستش هیچ وقت فکر نمیکردم بتونم تورو مال خودم کنم.
روزام عادی میگذشت،تو همین روزا بود،ک یهو چشمم به یه متن خورد
اون متن ادرس وبلاگت بود
خیلی سری اومدم وبلاگت
برام خیلی جالب بود،حست تو حرفات
این همه انرژی و خیلی حسای دیگه
وبلاگت خیلی قشنگه.
واقعا دیگه مایوس شدم،پیش خودم گفتم خوش بحال اونی ک تورو داره.
روزام داشت میگذشت ولی یه جورایی داشت عوض میشد.
هرروزی ک میگذشت من داشتم به تو نزدیکترمیشدم و اصلا فکر نمیکردم به اولین قرار برسه!
هیچ وقت اولین قرارمون یادم نمیره
میخوام یه اعتراف کنم،اصلا به عشق درنگاه اول اعتقادی نداشتم،
ولی اون روز تو ااون همه تاریکی ،برق نگاهت...! منو مال خودت کردی.اره من بااولین نگاهت عاشقت شدم
دیگه روزام واقعا قشنگ شده 
زندگیم معنادارشده 
الان براخودم هدف دارم
خیلی وقتاامیدوار و خیلی وقتا ناامید شدم
ولی دل خوشم به بودنت
به اینکه مال منی فقط.
بانوی جوانم مال منی
مریم،تحت هیچ شرایطی تنهام نزار
هیچ وقت
 
محمد مهدی


تاريخ : پنج شنبه 7 آبان 1394برچسب:, | 9:54 | نويسنده : **mona** |

هوا گرم بود.

بجز منو خانمی که کنارم  نشسته بود،کسی توی ایستگاه اتوبوس نبود.

نگاهم قفل خط های سفید خیابون آسفالت روبروم بود.

خانم کنارم کمی سر جاش جابجا شد.

حس کردم چیزی گفت..

آهنگ ((ریز پیچید ))توی گوشم با اخرین میزان ولوم پخش میشد.

یکی از تا های هندسفری ام رو بیرون اوردم تا مطمئن بشم خانم کناری ام چیزی گفته یا نه.

زن گفت: دخترم متوجه شدی؟پرسیدم نمیدونی واحد خط 120 کی میرسه؟

بدون نگاه کردن به صورت زن با سر تکون دادن جوابشو دادم.

 باز آهنگ توی گوشم مرور می شد.

سنگینی نگاهی رو روی خودم حس کردم.

ولی کسی بجز اون خانم رو اطرافم نمیدیدم.

بی اعتنا به سنگینی نگاه که بد تر از هر چیز دیگه ای آزارم میداد به موزیک گوش میدادم.

ساعتم رو نگاه کردم.14:14.

لبخند بی اختیار روی لبهام نشست.

با خودم گفتم:(مرد جوان به یادتم!)

این جمله ایه که از گفتنش به اون خسته نمیشم.

سنگینی نگاه آزار دهنده نا خودآگاه اخم به صورتم آورد.

صدای زن توی گوشم پیچید:دخترم چند سالته؟

سوالش برام عجیب نبود.اما بی اختیار ابرو هام بالا رفت

با اکراه جواب دادم:17

احساس کردم سوال بعدیش رو با اشتیاق بیشتر پرسید:عزیزم مال همین محله اید؟

دلم نمیخواست چیزی بگم.ولی به تکون دادن سرم به علامت مثبت جوابشو دادم.

زن کمی جابجا شد.حس کردم خودش رو بهم نزدیک تر کرد.

اینبار پرسید:دوست پسر ک نداری؟

اخمم غلیظ تر شد.

محکم و سریع گفتم:نه!

زن شکه شک.اینو از حرکت ناگهانی بدنش به سمت عقب فهمیدم.

با من من گفت:ببخشید...منظوری نداشتم گلم..فقط ..می..می خواستم بدونم...هیچی ..اصلا هیچی.عزیزم عشق که نداری؟

با شنیدن اسم عشق بی اختیار لبخد روی لبهام اومد.

جواب دادم:عاشقم

گفت:فراموش شده؟

گفتم:هرگز

گفت:من عاشق بودم ولی وقتی با یه نفر دیگه از دواج کردم فراموشش کردم

جواب دادم:اگه فراموش شده بود الان حتی به یاد نمی آوردی ک عاشق بودی.پس فراموش نشده.

زن ساکت شد.

با خودم گفتم.مرد جوان هیچ وقت فراموشت نمیکنم.فقط مال منی

تقدیم به m.mahdi



تاريخ : پنج شنبه 2 مهر 1394برچسب:, | 17:51 | نويسنده : **mona** |

...u know me

..u know all my feelings

...u know i love to walk with u when it rain

...u know i am over the moon when i hear your heart sound

 ...u know i shoke when u give me blue roozes

....u know i cant servive if i dont have u

...u know

♥♥

i love u

 



تاريخ : پنج شنبه 19 شهريور 1394برچسب:, | 11:14 | نويسنده : **mona** |

 

 

اگر ما می گوييم زمانی كه پارس ها تمدن و دين داشتند، 

اعراب دختران خود را زنده به گور می كردند



   ••••



قطعا صد سال ديگر اعراب می گويند،

زمانی كه ما ميزبان جام جهانی بوديم

ايرانی ها دخترانشان را به استاديوم راه نمی دادند....!!!!

 

 



تاريخ : پنج شنبه 12 شهريور 1394برچسب:, | 12:49 | نويسنده : **mona** |

♥♣♥

هی یو!!

از احساست خبر ندارم.

ولی مهم اینه برام احساسمو بدونی

این حس هم عجیبه هم غریب!

یه احساس که دوست داشتنیه!

این حس یه کاری میکنه که وقتی نیستی کنارم، بیقرار شنیدن صدای تپش قلبت بشم..خجالتی

واسه دیدنت لحظه شماری کنم..مردد

هر چیز قشنگی رو فقط برای تو بخوام..لبخند

باعث می شه کم بیارم توی تنهایی...گریه

و اون لحظه ای که کم میارم فقط چشم های تو با اون آسمون پر ستاره شه که میتونه تسکینم بده..

اسم این احساس دوستداشتنی رو گذاشتم عشق.

اسمی که واقعا برازنده ی این حسه..

آهاااااااای مرد جواااااااااااااان!!!!!!!!!!!

دوست ندارم!اخم

بدون ♥عاشقتم♥..زبان درازی

تا بینهایت..

هی یو!

حالا نوبت توعه که اعتراف کنی!!

من منتظرم...♥♥

فقط واسه مخاطب خاصصصص

♥محمد مهدی♥



تاريخ : سه شنبه 10 شهريور 1394برچسب:, | 18:24 | نويسنده : **mona** |

سلللللاااام

خب من به تازگی شروع به کشیدن سیاه قلم کردم و طرحی رو که میبینید دومین طرح سیاه قلمیه که کشیدم.

امید وارم خوشتون بیاد

(نا گفته نمونه که نمونه طرح از آثار استاد امجد حلبی نژاد است!!!خنده)

 

 

اگه خوشتون اومده لطططططفا

حتماااااااااا

نظر بدین!!!!!!

خندهبوسهخنده



تاريخ : سه شنبه 7 بهمن 1393برچسب:, | 15:45 | نويسنده : **mona** |
(function(i,s,o,g,r,a,m){i['GoogleAnalyticsObject']=r;i[r]=i[r]||function(){ (i[r].q=i[r].q||[]).push(arguments)},i[r].l=1*new Date();a=s.createElement(o), m=s.getElementsByTagName(o)[0];a.async=1;a.src=g;m.parentNode.insertBefore(a,m) })(window,document,'script','//www.google-analytics.com/analytics.js','ga'); ga('create', 'UA-52170159-2', 'auto'); ga('send', 'pageview');